پسر شرور دختر موردعلاقه اش را از جلو دانشگاه ربود
ساعت 24-اوایل فروردین امسال مرد میانسالی، هراسان با ماموران پلیس غرب تهران تماس گرفت و از گمشدن مرموز دختر جوانش خبر داد.
با این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز شد و کارآگاهان مخفیگاه جدید فرشاد را شناسایی کردند. همزمان پدر زیبا نیز با آموزشهای پلیسی، مذاکره با فرشاد را آغاز و او را متقاعد کرد که با این ازدواج موافقت میکند. بدین ترتیب فرشاد پس از سه روز دختر جوان را آزاد کرد.
«زیبا» درپی نجات از چنگ خواستگارشرور به مأموران گفت: «فرشاد از اقوام دورمان و پسری شرور و خطرناک است. حتی یک بار به من گفته بود کارت قرمز دارد و تهدیدم کرد که اگر به خواستهاش عمل نکنم، انتقام سختی ازمن خواهد گرفت. با این حال من حاضر به این ازدواج نبودم و با وجود سماجتهای دائمیاش هر بار جواب رد میدادم. راستش همیشه از ترس جوابش را میدادم. تا اینکه آن روز وقتی از دانشگاه بیرون آمدم با خودرویش سد راهم شد و مرا با زور و تهدید سوار کرد و به سمت شمال رفت. من فکر میکردم دیگر آیندهام تباه شده تا اینکه پدرش با ما تماس گرفت و توانست راضیاش کند که به تهران برگردیم. از شمال هم مستقیم به خانه یک زوج جوان رفتیم که از اقوام فرشاد بودند. آنها ازسر ترس به ناچار در را باز کردند و حتی یک بار که خواستم فرار کنم از ترس اینکه بلایی سر خودم یا آنها بیاید پشیمان شدم. تا اینکه سرانجام شنیدم پدرم با ازدواجمان موافقت کرده و فرشاد هم آزادم کرد.»
ازآنجا که متهم پس از دستگیری مدعی شده بود جنون دارد و رفتارهایش در این مدت تحت کنترلاش نبوده است، به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دراختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت.اما تیم پزشکی پس از بررسیهای دقیق، صحت عقلی او را تأیید کردند.
ایران
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.